سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

ترور : از پرستو تا سیگار انفجاری

روش ترور موساد با سازمان سیا چه تفاوت‌هایی دارد؟


13 آذر 1399 - 06:46
5fc794e72ff4c_2020-12-02_16-51
حوزه عمل سیا وسیع‌تر از موساد است. موساد بیشتر در خاورمیانه در حال انجام عملیات خرابکارانه است، در حالیکه سیا ماموران بسیاری در استرالیا، روسیه، چین و کره شمالی و آمریکای لاتین دارد.

به گزارش خبر فوری، تفاوت سازمان جاسوسی آمریکا و اسرائیل یکی از آن موضوعاتی است که توجه بسیاری را به خود جلب می‌کند. آنچه قابل انکار نیست این است که موساد تاثیر بسیار زیادی از سازمان سیا گرفته و اصلا بر اساس چارچوب و راهبردها و متدهای سیا شکل گرفته است اما با این حال نباید از خاطر برد که تفاوت‌هایی نیز بین این دو گروه وجود دارد. در این گزارش مروری بر تفاوت‌های این دو سازمان جاسوسی داریم.

فرآیند قانونی موساد و سیا؛ چگونه حکم ترور صادر می‌شود؟

طبق گفته رونن برگمن، کارشناس مسائل استراتژیک که کتاب مهمی هم درباره موساد نوشته، گروه ضربت هر دو سازمان جاسوسی که وظیفه ترور شخص یا هدف مربوطه را بر عهده دارند طی قوانینی باید دست به عملیات بزنند، اما قوانین سازمان سیا پیچیده‌تر و دقیق‌تر از موساد است.

برگمن معتقد است که بعد از اینکه جاسوسان سیا یک هدف را شناسایی کردند اطلاعاتشان را به مقامات بالاتر می‌دهند. این مقامات پس از بررسی، نتیجه تحقیقات خود را به وزارت دادگستری آمریکا (US department of justice) ارسال می‌کنند. سپس حکم دادگستری به کاخ سفید رفته و توسط کارگروه مخصوص ریاست جمهوری بررسی می شود. بعد از این است که کمیته تحقیق و بررسی ریاست جمهوری (MON) اصلاحات نهایی را برای تایید ترور اعمال می‌کند. پس از این کار هم رئیس جمهور مستقیما امضای خود را پای حکم ترور امضا کرده و عملا پروسه حذف فیزیکی آغاز می شود.

نکته جالب این است که تا کنون بسیاری از این امضاها پای احکام ترور خورده است. طبق گفته برگمن، باراک اوباما 353 و جرج بوش پسر 48 حکم ترور را امضا کرده اند.

هر چند طبق گفته کارشناسان، اقدامات تروریستی سازمان سیا با نظارت و دستور مستقیم رئیس جمهور انجام می‌شود اما با این حال، رابرت بیر (مامور سابق سازمان سیا) معتقد است که این قاعده در زمان جنگ یا یک بحران می‌تواند نقض شود. به طور مثال در زمان جنگ افغانستان یا عراق، ماموران سیا قدرت عمل بیشتری داشتند و برخی عملیات‌ها را بدون تایید ریاست جمهوری به انجام می‌رساندند.

با وجود همه این موارد، مشخص است که ماموران سیا برای اجرای یک حکم از آزادی عمل زیادی برخوردار نیستند و این کاخ سفید است که برای آنها تصمیم می‌گیرد. این در حالی است که به نظر می‌رسد موساد از اختیار و قدرت عمل بیشتری برخوردار باشد.

هر چند موساد نیز قانونا نمی‌تواند دست به یک ترور بزند اما بسیاری از احکام این سازمان جاسوسی نه توسط شخص نخست وزیر بلکه توسط وزیر دفاع یا حتی یک ژنرال ارتش صادر می‌شود. به عبارت بهتر، نخست وزیر قدرت خود را به معاون یا وزیرش می‌دهد و وزیر به عنوان جانشین نخست وزیر مسئولیت تایید حکم موساد را برعهده می‌گیرد.

روسپی‌ها، متحدان موساد

موارد فوق فقط مربوط به جنبه‌های حقوقی و فرآیند قانونی موساد و سیا است. به نظر می‌رسد که در تاکتیک، هدف و استراتژی نیز بین موساد و سازمان سیا تفاوت‌هایی باشد. به طور مثال، حوزه عمل سیا وسیع‌تر از موساد است. موساد بیشتر در خاورمیانه در حال انجام عملیات خرابکارانه است؛ در حالیکه سیا ماموران بسیاری در استرالیا، روسیه، چین و کره شمالی و آمریکای لاتین دارد.

همچنین علی رغم تعاملات بسیار این دو گروه جاسوسی، روش ترور این دو نیز متفاوت است. طبق گفته برگمن، ترور خیابانی با استفاده از موتورسیکلت و با استفاده از سلاح سبک، روش مورد علاقه موساد است. همچنین استفاده از سلاح سرد و ترور در خیابان‌های خلوت نیز یکی از روش‌های دیگر موساد است. موساد در بسیاری از مواقع، از پرستوها و جاسوس‌هایی که در لباس روسپی‌ها وارد خانه هدف شده و او را با چاقو به قتل می‌رسانند، استفاده می‌کند. یحیی المشد، دانشمند مهم برنامه هسته ای عراق یکی از افرادی است که به این صورت به قتل رسید.

۳۰ روش عجیب برای ترور کاسترو

سازمان سیا نیز اگرچه از این روش‌ها استفاده می‌کند اما از برخی راه‌های دیگر و متنوع‌تر نیز بهره می‌برد. سازمان سیا بیشتر با روش‌های جاسوسی‌اش شناخته می‌شود اما روش‎‌های ترور این گروه نیز قابل توجه است.

به طور مثال، این سازمان برای قتل فیدل کاسترو (رهبر سابق کوبا) از بیش از 30 روش عجیب و دور از ذهن استفاده کرد که البته هیچ یک از آنها به کار نیفتاد و کاسترو بر همه این روش‌ها فائق آمد. استفاده از پرستوها، استفاده از لباس شنای زهرآلود، سیگار انفجاری، سیگار مسموم، صدف انفجاری، تزریق سم‌های پوستی، دستمال آغشته به باکتری مرگبار و ... همگی روش‌هایی بودند که اگرچه در مورد کاسترو به کار نیامدند اما سیا قبلا بارها آن‌ها را به کار برده و توانسته بود منجر به مرگ شخص یا اشخاصی بشود.

منبع: خبر فوری

ریشه ترور دکتر فخری زاده

44

5fc140e83241b_5fc140e83241e
تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: متاسفانه سیاست رسمی کشور به هیچ وجه آمادگی شنیدن واقعیات در این زمینه‌ها را ندارد در نتیجه نمی‌توان به آنها ورود کرد.

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی  در واکنش به ترور دانشمند هسته ای مطلبی منتشر کرد.

 عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: «این ترورها همه را متاثر می‌کند. هر کس ذره‌ای به کشورش علاقه داشته باشد ناراحت می‌شود. طبعا نویسندگان هم باید در این باره بنویسند و تحلیل کنند ولی تا کنون هیچگاه در این زمینه ورود نکرده‌ام. زیرا مسأله اصلی در این رخداد تاکید و برشمردن بدذاتی اسراییل و غربی‌ها نیست بلکه ریشه آن را باید جای دیگری یافت.

درباره همه ترورهای هسته‌ای و سرقت اسناد سری و زدن مراکز مهم می‌توان تحلیل نوشت و ریشه‌یابی کرد، بویژه اگر توجه کنید این اقدامات بعد از دولت پیش آغاز شد. بیش از آن که وجه اطلاعاتی ماجرا اهمیت داشته باشد به نظر من وجوه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این پدیده باید تحلیل و واکاوی شود.

متاسفانه سیاست رسمی کشور به هیچ وجه آمادگی شنیدن واقعیات در این زمینه‌ها را ندارد در نتیجه نمی‌توان به آنها ورود کرد. خیلی سربسته باید گفت که ریشه ماجرا در مجموعه اتفاقاتی است که بعد از سال ۸۴ رخ داد. شاید برخی تعجب کنند، ولی معتقدم که این نفوذ اطلاعاتی دقیقا با فساد هم‌ریشه است.

هر دو ناهنجاری از یک سو محصول عمومیت یافتن بی‌تعهدی به سیاست و کشور است، و از یک سوی دیگر ناشی از طبیعی شدن حضور افراد فرصت طلب و بی‌ریشه و نان به نرخ روز خور و دورو و دروغگو و چاپلوس در ساختار مدیریتی کشور بود. هر دو علت و هر دو نتیجه یعنی فساد و نفوذ یکدیگر را تقویت کردند. در نتیجه این وضعیت سطح سیاست در ایران چنان نازل و حتی سخیف شده که در تصور نمی‌گنجد.

می‌گویند شخصی به قصد دزدی دیواری را حفر می‌کرد. گفتند چه می‌کنی؟ گفت دهل می‌زنم. گفتند پس چرا صدای دهل نمی‌آید؟ گفت فردا خواهید شنید.

آن دهلی که در سال ۸۴ زده شد خیلی زود صدایش بلند شد. باز هم نشنیدید. اکنون چقدر باید رساتر شود تا بشنوید؟ نمی‌دانم آیا فرصتی پیش می‌آید که جزییات این تحلیل و استدلال را بیان کنم؟ امیدوارم.»

پیام مهم ترور دانشمند هسته‌ای برجسته ایرانی











پیام مهم ترور آبسرد

هادی خسروشاهین

راهبرد کلی بازیگران منطقه ای از همان ابتدا مشخص بود؛بلوک بندی ،انجام کار اطلاعاتی مشترک ،فریب ،پوشش عملیاتی و سپس حمله برای ایجاد اختلال در فرایند برنامه منطقه ای دولت بایدن.(سفر نتانیاهو به عربستان و همچنین سفر کریستوفر میلر سرپرست پنتاگون از اسراییل به بحرین)اما استراتژی کلان تیم بایدن چه بود؟ بازگرداندن ثبات به منطقه ذیل هژمونی و رژیم های بین المللی برامده از قدرت آمریکا.\\

این برنامه چگونه عملیاتی می شد ؟از طریق طراحی یک الگوی کار برای برقراری توازن منطقه ای ؛یعنی قدرت یک بازیگر ضد نظم را از طریق قدرت بازیگر دیگر مهار کردن و همچنین محدود سازی توان عملیاتی،میدانی و استراتژیک بازیگران رقیب . از همین رو قرار بود ایران به برجام بازگردد تا از نقطه گریز هسته ای فاصله گیرد.فروش تسلیحات به عربستان نیز محدود تر می شد و چک سفید امضا از اسراییل برای اقدامات یکجانبه در سطح منطقه ای گرفته می شد.

حمله نظامی دامنه  وسیعی از تاکتیک ها را در برمی گیرد:از رخنه و نفوذ تا پوشش و فریب.به نظر می رسد بسیاری از اقدامات نظامی از جمله مستقر کردن ناو یا هواپیماهای بمب افکن برای القای این موضوع به طرف مقابل بود تا شائبه جنگ کلاسیک یا عملیات سخت اما محدود و موضعی به ذهن متبادر شود تا امکان استفاده از رویکرد غیر مستقیم (indirection approach)فراهم شود.در این تاکیتک شما ذهن حریف را به نیروی محدود اما تاثیر گذار در صحنه عملیاتی مشغول می کنید تا توان حمله از عقب و کناره ها را بیابید.به نظر می رسد این اتفاق در ترور آبسرد رخ داده است.

اما با این همه بعید به نظر می رسد تا ٢٠ژانویه ٢٠٢٠کار به همینجا ختم شود.ایران در این بازه زمانی محدود ،به ناچار باید در کنش متقابل بازدارندگی دفاعی خود را به نمایش بگذارد.اما مشخص نیست کنش متناسب ایران به این حمله چه فرجامی خواهد داشت.بی کنشی نیز در عمل منجر به پیشروی حریف در توسل به سایر تاکتیک های حمله خواهد شد.حتی اگر اقدامی نظامی بلوک عربی-اسراییلی را خوش بینانه محدود به ترور مهره کلیدی و اثرگذار برنامه موشکی و هسته ای ایران بدانیم؛این بلوک به بزرگترین چالش برای سیاست منطقه ای بایدن تبدیل خواهد شد وحتی ممکن است خط مشی دموکرات ها را با مرگ جنینی مواجه کند.

شرایط منطقه با زمانیکه اوباما در سال٢٠١٥ با ایران به برجام رسید ،بسیار تفاوت کرده است و بازیگران منطقه در حال بازی بر لبه پرتگاه هستند و عامل موثر در بروز این شرایط ،عدم توازن بزرگی است که منطقه از آن رنج می برد.اگر به زمین شناسی و نظریه تکتونیک صفحه ای علاقه مند باشیم؛باید به این مساله اذعان کنیم که خاورمیانه در حال تجربه حرکت بطئی در پوسته زمین خود است؛رانش قطعی است اما زمان آن نامعلوم.

پیام مهم ترور دانشمند هسته‌ای برجسته ایرانی




 هادی خسروشاهین








پیام مهم ترور آبسرد

هادی خسروشاهین

راهبرد کلی بازیگران منطقه ای از همان ابتدا مشخص بود؛بلوک بندی ،انجام کار اطلاعاتی مشترک ،فریب ،پوشش عملیاتی و سپس حمله برای ایجاد اختلال در فرایند برنامه منطقه ای دولت بایدن.(سفر نتانیاهو به عربستان و همچنین سفر کریستوفر میلر سرپرست پنتاگون از اسراییل به بحرین)اما استراتژی کلان تیم بایدن چه بود؟ بازگرداندن ثبات به منطقه ذیل هژمونی و رژیم های بین المللی برامده از قدرت آمریکا.

این برنامه چگونه عملیاتی می شد ؟از طریق طراحی یک الگوی کار برای برقراری توازن منطقه ای ؛یعنی قدرت یک بازیگر ضد نظم را از طریق قدرت بازیگر دیگر مهار کردن و همچنین محدود سازی توان عملیاتی،میدانی و استراتژیک بازیگران رقیب . از همین رو قرار بود ایران به برجام بازگردد تا از نقطه گریز هسته ای فاصله گیرد.فروش تسلیحات به عربستان نیز محدود تر می شد و چک سفید امضا از اسراییل برای اقدامات یکجانبه در سطح منطقه ای گرفته می شد.

حمله نظامی دامنه  وسیعی از تاکتیک ها را در برمی گیرد:از رخنه و نفوذ تا پوشش و فریب.به نظر می رسد بسیاری از اقدامات نظامی از جمله مستقر کردن ناو یا هواپیماهای بمب افکن برای القای این موضوع به طرف مقابل بود تا شائبه جنگ کلاسیک یا عملیات سخت اما محدود و موضعی به ذهن متبادر شود تا امکان استفاده از رویکرد غیر مستقیم (indirection approach)فراهم شود.در این تاکیتک شما ذهن حریف را به نیروی محدود اما تاثیر گذار در صحنه عملیاتی مشغول می کنید تا توان حمله از عقب و کناره ها را بیابید.به نظر می رسد این اتفاق در ترور آبسرد رخ داده است.

اما با این همه بعید به نظر می رسد تا ٢٠ژانویه ٢٠٢٠کار به همینجا ختم شود.ایران در این بازه زمانی محدود ،به ناچار باید در کنش متقابل بازدارندگی دفاعی خود را به نمایش بگذارد.اما مشخص نیست کنش متناسب ایران به این حمله چه فرجامی خواهد داشت.بی کنشی نیز در عمل منجر به پیشروی حریف در توسل به سایر تاکتیک های حمله خواهد شد.حتی اگر اقدامی نظامی بلوک عربی-اسراییلی را خوش بینانه محدود به ترور مهره کلیدی و اثرگذار برنامه موشکی و هسته ای ایران بدانیم؛این بلوک به بزرگترین چالش برای سیاست منطقه ای بایدن تبدیل خواهد شد وحتی ممکن است خط مشی دموکرات ها را با مرگ جنینی مواجه کند.

شرایط منطقه با زمانیکه اوباما در سال٢٠١٥ با ایران به برجام رسید ،بسیار تفاوت کرده است و بازیگران منطقه در حال بازی بر لبه پرتگاه هستند و عامل موثر در بروز این شرایط ،عدم توازن بزرگی است که منطقه از آن رنج می برد.اگر به زمین شناسی و نظریه تکتونیک صفحه ای علاقه مند باشیم؛باید به این مساله اذعان کنیم که خاورمیانه در حال تجربه حرکت بطئی در پوسته زمین خود است؛رانش قطعی است اما زمان آن نامعلوم.