سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

همچنان خطر درگیری در خاورمیانه

 به نقل از ایلنا؛ «ترکی الفیصل»، رئیس پیشین آژانس اطلاعات عربستان سعودی، هشدار داد که به‌رغم کاهش تنش‌ها در دو ماه گذشته، ‌همچنان خطر درگیری در خاورمیانه وجود دارد. 

ترکی الفیصل

وی روز گذشته -‌جمعه- در جمع خبرنگاران مدعی شد: «هیچ نشانه‌ای دال بر این‌که ایران موضع منفی و تحریک‌کننده خود را کنار گذاشته به چشم نمی‌خورد، نه‌تنها در زمینه عربستان سعودی بلکه دیگر کشورهای منطقه

الفیصل گفت: «کسی در پی جنگ نیست، شکی در این نیست. دلیل هم این است که در درگیری نظامی کسی پیروز نخواهد شد. نابودی این درگیری جهانی خواهد بود.»






برای دانلود کتاب ، روی عبارات زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـراه    ........




برداشت های خطرناک

اندیشکده گروه بین المللی بحران در تحلیلی نوشت:

در حال حاضر این سوال مطرح است که تحولات اخیر چه تاثیری بر روی تقابل بین ایران، آمریکا و رقبای منطقه ای تهران اعمال خواهد کرد. این احتمال وجود دارد که رهبران ایران با توجه به عمق مشکلات اقتصادی و مقیاس شورش های اخیر به فکر کاهش تنش با آمریکا و کشورهای عربی خلیج فارس باشند. چندین سناریو پیش روی تهران وجود دارد. اول، شاید ایرانی ها دوباره به طور کامل تعهدات خود در چارچوب توافق هسته ای را اجرا کنند و در ادامه وارد مذاکرات با واشنگتن بر سر مسائل دیگر شوند. آمریکا نیز در ازای همکاری تهران بخشی از تحریم های اقتصادی را حذف میکند. بعید به نظر می رسد که مقامات آمریکایی از چنین فرصت ایده آلی برای دست یابی به یک توافق جامع تر بگذرند.

اما سناریوی ترسناک تری نیز قابل تصور است. شاید تهران و واشنگتن به طور کامل برداشت متفاوتی در مورد وقایع اخیر در منطقه داشته باشند. رهبران ایران اعلام کرده اند که نقشه دشمنان برای بی ثبات کردن کشور را شکست داده اند. شاید تهران وقایع اخیر را به عنوان بخشی از کمپین فشار حداکثری ترامپ می بیند. این موضوع می تواند بی اعتمادی تهران به دولت ترامپ را نسبت به گذشته افزایش دهد. مقامات ایرانی بارها تاکید کرده اند که تا زمان برداشته شدن تمام تحریم های اقتصادی حاضر به مذاکره نخواهند بود.

اما اعتراضات اخیر در ایران و برخی کشورهای دیگر در خاورمیانه ظاهرا مقامات آمریکایی را قانع کرد که کمپین فشار حداکثری آن ها در حال جواب دادن است. آن ها معتقدند که برای تسلیم کردن ایران باید فشارهای خود را افزایش دهند.

اما در شرایط کنونی آمریکا و متحدان منطقه ای واشنگنتن نباید منتظر فروپاشی یا تسلیم شدن ایران بمانند. کمپین فشار حداکثری واشنگتن باعث افزایش بی ثباتی در ایران خواهد شد. اما بعید است که بقای نظام به طور جدی در خطر قرار گیرد. در مقابل، تهران احتمالا گام های بیشتری را برای خروج از توافق هسته ای و پیشبرد برنامه های منطقه ای خود برخواهد داشت.

بازی های فروپاشی و براندازی در خاورمیانه





نظرگاه های اساسی

در تحلیل دنیای سیاست



1========= در عرصه تحلیل سیاسی  یک دیدگاه مهم جود دارد که اجتماع جهانی هر زمان را متشکل از مجموعه ای سازمان ها، اقدامات، عادات  و آداب سیاسی می بیند که وجودشان ترجمان شعور جمعی واحدهای سیاسی است. مجموعۀ این موجودیتها و رفتار ها طی سالیان طولانی در اثر تلاقی ایده ها، ارزش ها، منافع و ایدئولوژی های مختلف به وجود آمده اند. به قول فلاسفه اجتماعی اینها انعکاس گفتمان غالب است.

به زبان سیستمی،  ساختارهایی است که نشان از محتوی و کارکردی دارد (اصل وحدت ساختمان و عمل).  چنین نظریه ای  متعلق به رئالیستهای بعد از جنگ جهانی دوم است که ساختارگرا خوانده می شوند، و از رویکرد سیستمی مکانیکی دهه 1950 رایج در سایر علوم نیز الهام پذیرفته است.  در جنین بینشی سیاست  و تدبیر همان فعل و انفعالاتی است که در راستای جابجایی اجزاء ساختاری – در اثر حسن یا سوء نیت -  بکار می افتد. سیاست  آنجایی مطرح است که اختلاف منافع و منازعه ای پیش آید. درجۀ خطر و اهمیت نزاع به جایگاه و قدرتی دارد که  بازیگران در گیر در آن نزاع در نظام بین الملل به خود اختصاص داده اند. یعنی اهمیت ساختار در درجه اول قرار دارد.

مثلاً منازعۀ هسته ای هند و پاکستان هر گز  به اهمیت بحران موشکی کوبا نیست. یا فرضاً اهمیت ایران نه فقط به اسلام خواهی یا امریکا ستیزی بلکه به جایگاه این کشور در نظام بین الملل بر می گردد. به همین دلیل ایالات متحده برخورداری از توانایی هسته ای را حتی برای یک ایران دمکراتیک غیر اسلامی هم بر نمی تابد.

شاید واقعیتهای تلخ قرن بیستم و دوران آرمانی پیش ازآن بد گمانی دیدگاه ساختار گرایان را به گونه ای شکل داده که آنتروپی جامعه جهانی را پر قدرت می دانند. یا حداقل نظام جهانی را چون دستگاهی می بینند که باید دستی از بیرون آنرا تنظیم کند. مفهوم سیستمی آنتروپی،  در  ادبیات سیاسی همان  آنارشیسم  است. هر کشور ضعیف و قوی، از بورکینافاسو تا روسیه و امریکا،  همه در فضای اجتماعی جهانی  سر می برند که هرج و مرج ( هر که برای خود)  بر آن حاکم است و ناچارند در چنین اوضاعی ، به هر طریق، رفاه و امنیت  ملت خویش را تأمین کنند. به عبارت دیگر،  فضای جامعه بین الملل  بی سرپرست ( An-arch-ical ) است و برخی دولتها و واحد های سیاسی در ساختار ناعادلانه یا ناهمگون  – از دید  آرمانی یا رئالیستی -  نمی گنجند. نظام بی سرپرست جهانی با همنشینی واحدهای مشابه و دارای حاکمیت  مستقل تشکیل شده که از عملکرد  مشابهی برخوردار هستند:  کسب و تضمین امنیت، تأمین رفاه، و غیره.  

 به بیان واضح تر، توزیع ناهمگون توانایی ها (قدرت) میان عناصر جامعه بین الملل   در تعیین الگوی رفتاری دولت ها نقش دارد و پارامترهایی هر واحد سیاسی ( عمو ماً دولتها)  بر اساس آن  عمل می کند را تحمیل می کند. نظریه برخورد تمدن های هانتینگتون و گسلهای بین تمدنی که وی مطرح ساخت،  مولود چنین دید گاهی است.

دیدگاه وی  اوج بلند نظری ساختار گرایانه! بود که واحد های کلان تمدنی را در تعامل با همدیگر تحلیل می کرد. مثلاً  وی پس از فروپاشی ابر قدرت شرق  رخنه و عدم تقارنی  در ساختار نظام بین الملل دیده بود. وی ایالات متحده یا تمدن غرب را  بی همتا یافته، و لزوم تراشیدن آلترناتیوی جدی را مطرح نمود.

 

2=======  در مقابل دیدگاه فوق، دیدگاه مهم و جدید تری هم مطرح است  که با پرچم نو لیبرال شناخته  می شوند این دیدگاه که مدیون تجربیات جدید از عصر اطلاعات، گسترش روابط بشری ، و عقلانیت رو به رشد  در دهکده جهانی است، با کم اهمیت دانستن مرزبندی ها به کارکرد های جمعی سیستم جهانی توجه دارد. اعتقاد آنان این  است که نظام بین الملل به دلیل گسترش ارتباطات موجب کمرنگ شدن مرز بندی ها و حاکمیت دولتها می گردد. این امر در سطح خرد  بصورت  اهمیت حقوق فردی در مقابل حقوق حاکمیتی و در سطح کلان  در قالب اجماع و همکاری در موضوعات زیست محیطی ، امنیتی، اقتصادی مشهود است. در این موارد قدرتهای بزرگ بطور برابر با کشور های ضعیف مسئولیت بر دوش می گیرند.



در هر دو دید گاه فوق،  پیوستار اجتماع جهانی متشکل  از اجزایی است . اما نگاه اول به
مرزبندی های مکانیکی قدرت -  بویژه دولتها - توجه دارد که ترتیبات اجزاء را حفظ می کنند. از این نظر اجتماع سیاسی جهان پدیده ای واگرا، گریز از مرکز، است. نگاه دوم،  نگاهی ارگانیک (organistic systems) ترتیب و همزیستی – نه فقط همنشینی - این اجزاء را  همگرا و  معطوف به نتیجۀ کلی می دانند. این نتیجه کلی،  منفعتی مشترک است که پیکره کلی جامعه جهانی به آن زنده است.

در این نگاه دوم،  امنیت و رفاه و رشد،  پدیده هایی هر جایی (ubiquitous) است و کسی نمی تواند کاملاً سهم خود را جدا نموده ، برداشته و با خود ببرد. همانگونه که هیچ اندامی از انسان نمی تواند سهم خون و انرژی خود را جداگانه حساب و کتاب کند. پس اهمیت ساختاری  اجزا تابع کارکرد آنهاست؛ تابع نظمی است که کلیت جامعه جهانی در جهت آن به همگرایی و همکاری روی می آورد.

 

البته که نوساختارگرایان هم از اهمیت دولتها چشم پوشیدند، و از منظری بالاتر نگاه تمدنی پیشه کردند، اما این منظر اساساً با تمرکز نظم- محور  و ضد آنتروپی (negantropy) تحلیل گران گروه دوم فرق دارد.

به عقیده گروه دوم،  پیکره نظام کنونی بین الملل یک نظام سلسله مراتبی و بزرگ سالار  (hier archical) است که هرکه برای خود نیست، بلکه بزرک و کوچک می شناسد.

جریان حیات بین المللی براساس تقسیم کاری مشخص برقرا است. در شناخت جایگاه هر موجودیت سیاسی(political entity ) باید دستگاه زندۀ بین الملل و فشارهای سیستمیک را مدنظر قرار داد. توزیع مسئو لیتها میان اعضای جامعه بین الملل تحت تاثیر اقتضائات سیستمیک قرار دارد. تغییرات در قواعد و ماهیت ساختار نظام بین الملل همچون هر نظام طبیعی دیگری در راستای پویایی روابط و حفظ ثبات و امنیت، و رفاه و بهزیستی همگانی است.

بنابر این ، در دیدگاه دوم هرج و مرج و آنتروپی نیز ذاتی سیستم تلقی شده است و بهانه برای تشدید آن وجود ندارد.

مطابق این تعریف، تضاد منافع، فقدان هماهنگی، اختلاف و منازعه، و مشکلاتی که در سطح خرد برای جابجایی مسئولیتها مورد بررسی قرار می گیرد، همان بازی گری با محور عقلانیت است. بازیگری با مفهوم کنشگری اندکی تفاوت دارد.. راه حل(solution ) به مفهومی که در نظریه بازیها مطرح خواهد شد و حل و فیصله (resolution) بازی گونه مکانیسمهایی برای بهره وری از قدرت بطور متوازن است.

مشکلات سطح کلان، تدابیرکنترلی می طلبد که عناصر برجستۀ سیستم اعمال می کنند. این وجه از دیدگاه مذکور نیز از لحاظ تئوریک با نظریه  مکمل سیستمی که  سیبرنتیک یا فر مانش خوانده می شود قابل تعبیر است. 

این تفسیر از آن جهت اهمیت دارد که نظم و نسق های مختلف شکل گرفته  طی ادوار متوالی را، برخاسته از دل نظم های پیش از خود می داند. یعنی ساختمانی جدید از بقایای ساختمان قبلی تأسیس می شود. به زبان سیاسی، در انتقال  از نظمی به نظم دیگر برخی چارچوبهای قبلی بر جای مانده اند و مانع از فروپاشی سر تا پای نظام اجتماعی جهانی می شود.


کتاب نامعادلۀ بی مجهول ، که در تکمیل مطالب کتاب «مدل های میان رشته ای در علوم سیاسی» نوشته شده است، چارچوب اصلی تحلیل خود از چالش چهل سالۀ ایران و غرب را (به اختصار) بر مبنای تصورات و تصدیقات فوق شکل داده است. 





برای دانلود کتاب ، روی عبارت زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـچین    ........





برای دانلود کتاب ، روی عبارت زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـچین    ........