سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

اخطار با سانتریفیوژ نسل جدید!

5e7d9272a2d3d_5e7d9272a2d40

شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران(تسا) ماشین‌های سانتریفیوژ نسل جدید را طراحی و تولید کرده است که در آینده‌ نزدیک رونمایی می‌شوند.

با همت و تلاش شبانه‌روزی متخصصین و کارکنان متعهد و خدمتگزار مجتمع غنی‌سازی شهید احمدی‌روشن(نطنز) و همگام با سیاست‌های صلح‌آمیز سازمان انرژی اتمی ایران در حوزه غنی‌سازی و تولید ماشین‌های سانتریفیوژ مورد نیاز غنی‌سازی اورانیوم کشور، شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران(تسا) به عنوان طراح و تولید کننده نسل‌های مختلف ماشین‌های سانتریفیوژ، در ایام تعطیلات نوروز۱۳۹۹ نیز همچون گذشته با حداکثر توان و بدون وقفه در انجام این ماموریت مهم مشغول به فعالیت است.

تهییج احساسات بین‌المللی برای لغو تحریم‌ها

5e7d99e416958_2020-03-27_10-45

رییس دولت گمان می‌کند که اکنون بهترین فرصت برای حل مسأله تحریم‌ها و سپس آغاز گفتگو‌ها است. اصرار‌های پیاپی برای لغو تحریم‌ها و تهییج احساسات بین‌المللی در این رابطه شواهد این ادعا است. به نظر می‌رسد که این وجه سیاست برای رییس دولت در اولویت قرار دارد.

فشار بر رییس جمهور جهت اتخاذ تصمیمات جدی‌تر برای قرنطینه مناطق آلوده؛ هر روز زیاد و زیادتر می‌شود و بالاخره از امروز اجرایی شود. این پرسش برای خیلی‌ها پیش آمده است که چرا دولت در ایران بر سیاست نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت دادن به کرونا اصرار دارد یا حداقل چرا در گذشته اصرار داشته است؟ دولتی که یک ماه پیش در پی عادی کردن اوضاع بود، اکنون در صدد است که کمربند‌ها را محکم‌تر کند. چرا این همه مدت تعلل شد؟ آیا در ادامه نیز سیاست‌های سخت‌تری اتخاذ خواهد شد؟

بنده تا کنون در پاسخ به این پرسش در چند مورد اشاره کرده‌ام و به یک علت مهم پرداخته‌ام. در این نوشته با تکرار خلاصه آن علت، به مورد دیگری نیز اشاره خواهم کرد.

اجرای قرنطینه‌ای در حد و اندازه کشور‌هایی مثل فرانسه و انگلیس و نه حتی چین، نیازمند اقتدار کافی در مدیریت کشور است. اقتدار از جهت توان تصمیم‌گیری، توان اجرایی، توان تأمین امکانات و نیز پذیرش نسبی مردم است.

هیچ‌کدام از این شرایط در ساختار موجود اجرایی و اجتماعی کشور وجود ندارد. بنابراین گروه‌ها و افرادی که اجرای این سیاست را از دولت درخواست می‌کنند، در حقیقت «تکلیف ما لا یُطاق» بر دولت بار می‌کنند، هر چند وظیفه حکومت و دولت صیانت از جان مردمش است و باید این کار را انجام دهد. ولی از آنجا که گفته‌اند، بی‌مایه فطیر است، این ساختار قادر به انجام این کار نیست. سیاست‌های ابلاغی اخیر نیز معلوم نیست با چه کیفیتی ادامه یابد.

یکی از اشکالات کوچک قرنطینه، کاهش مصرف بنزین است که به همراه استخراج گاز مورد نیاز کشور تولید می‌شود و ذخیره‌سازی آن معضل جدی است. مصرف کمتر آن نیز درآمد دولت را کم می‌کند. از سوی دیگر به علت کاهش قیمت جهانی آن، صادرات حتی قاچاق آن برای قاچاقچیان عزیز! به صرفه نیست! این را گفتم که بدانیم مشکلات بسیار پیچیده است.

این ساختار به دلیل کاهش منابع مادی و مالی و به دلیل شکاف شدید داخلی، و به دلیل بی‌توجهی مردم به تصمیمات آن، نمی‌تواند مجموعه‌ای سیاستی منسجم و قابل اجرایی را ارایه کند. تصمیمات آن دیرتر از زمان مناسب اتخاذ می‌شود. حمایت‌های مادی و مالی کافی ندارد. در اجرا نیز دچار مشکل می‌شود. تشییع جنازه سردار اسداللهی و نیز رد کمک‌های پزشکان بدون مرز نمونه‌های آشکار این وضعیت است.

علت دیگری هم به نظر می‌رسد که در عدم رغبت دولت برای اتخاذ تصمیمات سخت در این مورد، موثر بوده است. رییس دولت گمان می‌کند که اکنون بهترین فرصت برای حل مسأله تحریم‌ها و سپس آغاز گفتگو‌ها است. به ظاهر عناصر واسطه قول‌هایی نیز داده و اخبارش منتشر شده است هر چند هیچکدام تاکنون نتیجه نداشته‌است. از این رو معلوم نیست که کنترل اپیدمی در ایران به تحقق این هدف کمک کند. اصرار‌های پیاپی برای لغو تحریم‌ها و تهییج احساسات بین‌المللی در این رابطه شواهد این ادعا است. به نظر می‌رسد که این وجه سیاست برای رییس دولت در اولویت قرار دارد.

خطر درگیری در گرماگرم مبارزه با کرونا


جمال الشلبی در رای الیوم نوشت: از اوایل دسامبر 2019 که ویروس کرونا شروع به انتشار در جهان کرد، دو نظریه «توطئه» و «عذاب الهی» در مورد این بیماری مطرح شد؛ بدون آنکه پس از گذشت نزدیک 4 ماه- که جهان درگیر نگرانی و نا آرامی های روانی و اقتصادی رو به افزایش است- راه حلی برای کرونا یافته شده باشد؛ بویژه آنکه هیچ شاخص جدی که نشان دهنده دست یابی آزمایشگاه های مخصوص، به راه درمانی برای تمام دولتهای بزرگ و کوچک، فقیر و ثروتمند باشد، وجود ندارد.

 در ادامه این مطلب آمده  است: گستردگی این بیماری نشان دهنده وجود «رازی» است که هنوز مدرکی برای وجود آن در دست نداریم؛ هر چند که یقین داریم باید 50 سال دیگر منتظر بمانیم تا واقعیت آنچه اتفاق افتاده است را از طریق اسناد ویکی لیکس تازه ای، دریابیم! اسنادی که بتواند اطلاعات مربوط به «زمان بندی» انتشار ویروس، که در اوج درگیریهای بین آمریکا و چین بود و نیز«نقطه شروع» آن که از چین و ایران بود را مشخص کند.

در سایه رسیدن تعداد مبتلایان به کرونا در جهان به 158 هزار نفر و بسته شدن مرزهای بین المللی 130 کشور، این سوالات مطرح می شود؟ جامعه بین الملل و دولتهای آن چگونه می توانند با این ویروس برخورد کنند؟ نقش سازمان ملل و بخش های مختلف ان چیست؟ آیا ممکن است در شرایطی که جهان درگیر مقابله با این ویروس مرگبار است، جنگی بین ایران و ایالات متحده یا اسرائیل درگیرد؟

با اینکه پاسخ دادن به دلیل ظهور این بیماری و پشت پرده های سیاسی، اقتصادی و حتی روانی آن دشوار است؛ می توان گفت پذیرش نظریه توطئه به دلیل نبود مدارک ملموس و محسوس، سخت است؛ هر چند که حدس و گمان شخصی و آکادمیک من به سمت این نظریه متمایل است. چه بسا آنچه از اهمیت این فرضیه -حداقل در این مرحله که منتظر کشف حقیقت هستیم-می کاهد، تاکید روزنامه نیویورک تایمز بر این مساله است که احتمالا تعداد مبتلایان به کرونا در ایالات متحده، به 160تا 240 میلیون نفر می رسد و همچنین، تاکید مرکل بر ابتلای بین 60 تا 70 درصد از مردم المان به این ویروس.

بنابراین، راه حل چیست؟

راه حل در گرو طرح سوالهای مستقیم بیشتری خطاب به تصمیم گیران موثر در جهان و بویژه طرف اروپایی، شروع به تفکر در آن و تبدیل پیشنهادات حاصل از فکر، به استراتژی هایی است که عمل به آن به نفع بشریت باشد: آیا اموالی که برای خرید اسلحه در جهان در سال 2018 صرف شد و به 420 میلیارد دلار رسید، برای تغذیه یک ربع از مردم جهان تنها در یک سال کافی نبود؟ مسابقه تسلیحاتی در آینده به چه شکلی خواهد بود؟ جنگ هایی که در یمن، افغانستان، سوریه و لیبی جریان دارد چطور؟

از جنبه تئوریک، می توان پیشنهاد تاسیس «شورای حاکمان» در سطح جهان را داد که متشکل از سیاستمداران و روزنامه نگاران، علمای دین و دانشگاهیان باشد، که تشکیل دهنده صندوق افکار و ارزش های انسانی برای سیاستگذاران در سطح جهان هستند و می توانند حاشیه حکمت و اخلاق در روابط بین المللی را برای ایجاد راه حل های عملی گسترش داده، فکر «تعاون، همکاری، هماهنگی و تکامل» بین دولتها را بر فکر «جنگ، درگیریها و مسابقه تسلیحاتی» در سایه معیارها و ارزشهای جدید، غالب کنند.

از سوی دیگر، آیا نمی توان از فرصت وجود این بیماری برای توسعه بیشتر افکار عاقلانه و حکمت آمیز به جای روح مصلحت طلبی فردی و خودخواهی که خواستار سیطره بر دیگران وبه زانو درآوردن آنهاست، استفاده کنیم؟

شخصا اعتقاد ندارم که دولتها به سادگی از ارزشها و منش های سیاسی خود دست بردارند و نمی توانم تصور کنم دولتهایی مثل آمریکا، روسیه، فرانسه یا بریتانیا در نتیجه این بیماری، طی یک شب به دولتهایی حکیم تبدیل شوند. اما قطعا این بیماری می تواند در اولویتهای این دولتها و دیدگاههای آنها تاثیرگذار باشد؛ به نحوی که ضرورت پایبندی به اصول انسانیت در شرایط بحرانی را دریابند.

با این حال، یک «سوال ابدی»در سایه وجود بحرانهای سیاسی، اقتصادی و انسانی، فاجعه های طبیعی و سیاستهای بین المللی خطرناک، وجود دارد و آن اینکه«کدام طرف از این جنایتها سود می برد؟» روزهای آینده آبستن حوادث زیادی خواهد بود و باید منتظر بمانیم تا شاید واقعیت برایمان روشن شود.

کرونا، استبداد و ستم

 سعید حجاریان

کرونا؛ ویروس تاج‌دار!

سعید حجاریان

۱ من نمی‌دانم چرا کرونا را ویروسی دموکرات نامیده‌اند. لابد چون «غنی و فقیر» و «وضیع و شریف» نمی‌شناسد و همه را به یکسان درگیر می‌کند. اگر فقط این‌ها ملاک باشد من معتقدم می‌توان ده‌ها شاخص دیگر به کرونا نسبت داد تا جباریت آن اثبات شود. ذیلاً به مواردی اشاره می‌کنم.

2 کرونا، کشتار دسته‌جمعی می‌کند. سابقه کشتار دسته‌جمعی و کیفر آن مشخص است و باید در محاکم بین‌المللی به‌ آن رسیدگی شود! چنانچه فرض کنیم این ویروس دست‌ساز بشر باشد کسانی که آن را ساخته و نشر داده‌اند و در برابر شیوع آن دست به اقدام عاجل نزده‌اند، جزو جنایت‌کاران تاریخ خواهند بود.

2 کرونا، به «گسست اجتماعی» می‌انجامد. هم‌اکنون عده زیادی از مردم در قرنطینه به سر می‌برند؛ گویی کرونا اعلام حکومت نظامی کرده و اجتماع بیش از چند نفر را ممنوع خوانده است. این رویه به اتمیزه‌‌شدن جامعه منجر شده و نهادهای اجتماعی را بالمره منهدم کرده است. در این وضعیت علاوه بر تعطیلی سینما و تئاتر، دانشگاه و مدرسه و دیگر اماکن عمومی، احزاب و نهادهای مدنی هم به‌سختی گردهم می‌آیند. اساساً در وضعیتی به‌سر می‌بریم که به قول اخوان،

اگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون

لذا می‌توان گفت کرونای دموکرات، جامعه مدنی را هدف گرفته است!

5 کرونا، آسیب‌پذیرترین قشرها را هدف می‌گیرد. این ویروس به‌طور خاص به کسانی‌که از مشکلات زمینه‌ای از قبیل بیماری ریوی، قلبی، کلیوی در رنج هستند، حمله می‌‌کند؛ از این جهت ضدعدالت هم رفتار می‌کند؛ گویی همچون فاشیست‌ها که معلولان را قتل عام می‌کردند، به «داروینیسم اجتماعی» معتقد است.

5 کرونا، به‌سراغ کسب‌و‌کارهای کوچک رفته است. این ویروس، اثر چندانی برابر بنگاه‌ها نخواهد نداشت اما در مقابل، به مصاف درآمدهای «بخور و نمیر» کسب‌و‌کارهای کوچک رفته و «مسأله بقاء» را از نو گشوده است؛ به‌ویژه در شرایطی که تورم و ناکارآمدی، قشرهای ضعیف را به قعر جدول حیات دلالت می‌کرد.

5 کرونا، ساخت قدرت را منهدم کرده است. این ویروس ساخت قدرت معیوب کشور را از منظری جدید به پرسش گرفته و تصویری جدید از مسئولیت‌ناپذیری و هرج‌و‌مرج بوروکراتیک به‌دست داده و مع‌الاسف وضعیت ملوک‌الطوایفی را احیا کرده است.

6 کرونا، خرافات را احیا کرده است. این ویروس بعضی خرافات و گزاره‌های ته‌نشین‌شده را به سطح آورده و در منظر عموم قرار داده و شوربختانه، مردم مستأصل را نیز به این وادی کشانده است؛ چه آنانکه روغن بنفشه استعمال کردند و چه آنانکه که به اطبای دوره‌گرد و حرز و تعویذ روی آوردند و کمر به هدم خود بستند.

7 کرونا، همراه با انسداد است. نحوه عملکرد این ویروس عجیب است؛ با سرفه‌های خشک آغاز می‌شود و با درگیری‌ ریه‌ها و انسداد مجاری تنفسی به حیات افراد پایان می‌دهد؛ یعنی آزادی گفتار را مختل و ایجاد خفقان می‌کند. کارویژه این ویروس ایجاد اختناق است چون چند برابر قوی‌تر از ذات‌الریه و ذات‌الجَنب است و از این منظر به کار فرد مستبد و رژیم‌های استبدادی می‌آید.

مضاف بر این موارد به جست‌و‌جو حول ریشه لغوی کرونا پرداختم و آن را هم‌ریشه لغت (crown) به‌معنای تاج یافتم. چنانکه مشاهده می‌کنیم در اشکال ترسیمی از این ویروس، نقاطی شبیه به لبه‌های تاج وجود دارد که به سلول‌های بدن انسان می‌چسبند و درگیری ایجاد می‌کنند. از این منظر، می‌توان خصلت شاهانه و جبارگونه کرونا را برجسته کرد. این خصلت علاوه بر پزشکی،‌ در سیاست هم مسبوق به سابقه است. به‌عنوان نمونه دکتر سعید امیرارجمند در کتاب (The Turban for the Crown) خصلت‌های شاهانه و تاج‌دارانه معطوف به انباشت قدرت را برشمرده و سپس، از چگونگی احیای آن‌ها سخن گفته است.

حملات بیولوژیک


روسها، چینی‌ها ، ایران و ...... کروناویروس را یک ویروس آزمایشگاهی یا ویروس هوشمند میدانند که پروردۀ سازمانهای جاسوسی آمریکاست. 
هوشمند یعنی اینکه  مانند یک دارو  فقط روی برخی از نژاد‌ها موثرتر است. صادق زیباکلام  آمریکاشیفته دیروز منکر توطئه شد. ولی ولی ولی .........

ایشان نقشه شیوع کرونا در جهان را نگاه نمی کند، تا ببیند بین تقابل یا رفاقت با آمریکا و آمار تلفات کشورها یک رابطه‌ی مستقیم وجود دارد. چرا در آنتالیاخبری نیست؛ چرا در لاس واگاس خبری نیست؛ چرا در سواحل کشور‌های توریستی و به ویژه توریست جنسی که اپیدمی‌های اینگونه باید به نحو فاجعه بار فراگیر شود، خبری نیست؟؟
اما  هوشمندی موجودات عامل حملاتبیولوژیک  دقیقا از کجا می‌آید؟

آزمایشگاه‌ها بر اساس کدام اطلاعات زیستی می‌توانند چیزی بسازند که با یک نفر مبتلا وارد یک کشور ۸۵ میلیونی شود و ۳۰ استان را درگیر کند. اما در مقابل، با وجود ۲۲۰۰۰ گردشگر چینی در کشور توریستی همسایه‌ا ایران  خبری از بیماری مردم آنجا نباشد؟

سرمایه‌گذاری میلیاردی و تبلیغ برای پیوستن به بانک ژنتیک و تکمیل اطلاعات ژنتیک ایرانیان را به یاد آورید. 
اظهار تاسف‌هایی آنچنانی مبنی بر اینکه اطلاعات زیادی از بدن ایرانی‌ها ندارند!!! در مقابل، به یاد آورید که مراکز درمانی و پزشکی همدست و همراه با همین بانک، در هنگام گرفتاری حاضر نیستند حتی یک چسب زخم ساده به بیماران پروانه‌ای (ای بی) ما بدهند تا دو روز بیشتر زنده بمانند. اما آنزمان ادعا میشد که مشخصات ژنتیک ایرانیان را برای درمان سرطان و ... نیاز دارند!!!
حقایق چندان پیچیده نیست؛ حتی حقایق مربوط به ماموریت چندساله زیباکلام در تطهیر پیاپی آمریکا و رضاشاه و ....  .
نه تنها دشمنان اصلی آمریکا مانند چین و ایران، بلکه رقبای صنعتی بالقوه مانند  ایتالیا، برزیل، آلمان، فرانسه، کره جنوبی یا ژاپن هم در امان نیستند. در عوض، ترکیه، اسرائیل، تایلند، امارات، مالزی،  و ... با کمترین تلفات وخسارات از اپیدمی  در امان میمانند.