سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

دیر یا زود حادثه‌ای شبیه به آبان ۹۸ رخ می‌دهد

/ اعتراض ها فقط به خاطر گرانی بنزین نبود


26 آبان 1399 - 12:46
5fb241b432300_2020-11-16_12-39
یک فعال سیاسی و روزنامه نگار نوشت: سال گذشته در چنین روزهایی شاهد خطیرترین اتفاقات در چهل سال گذشته بودیم. نوع رویداد سال‌های 1396 و 1398 به کلی متفاوت از گذشته بود و بسیاری را نسبت به سرنوشت جامعه، نگران کرد.

عباس عبدی  در یادداشتی نوشت:

شاید برخی افراد نتوانند تصور کنند که در تابستان سال 1360 که کشور از یک سو درگیر جنگ تمام‌عیار بود چقدر ترور انجام شد و ده‌ها نفر از مسوولان کشور نیز از سوی مخوف‌ترین سازمان تروریستی ترور شدند، ولی کمتر کسی نگران بود که این اقدامات تخریبی، جامعه را از نظر امنیتی دچار مشکل غیرقابل حلی کند. ولی از دی‌ماه سال 1396 و سپس آبان 1398 مساله به کلی تفاوت کرد، زیرا این اعتراضات واجد هیچ یک از ویژگی‌های اتفاقات قبلی نبودند. حوادث و درگیری‌های قبلی خودشان مساله بودند، اگر حل می‌شد، مساله تمام می‌شد. در حالی که اعتراضات سه سال اخیر، خودشان مساله نیستند و حتی مطلوبیتی برای عوامل خود ندارند و این برخلاف گذشته است که ترور مقامات و مردم مطلوب و هدف افراد و گروه‌های ترورکننده بود، در حالی که این اعتراضات چنین نیست. مساله چیز دیگری است و اعتراضات نمود آن مساله است. مثل تب که بروز بیرونی بیماری و عفونت است و اتفاقا باید از آن استقبال کرد، چراکه علامت خوبی برای پیشگیری و درمان است.

شکستگی استخوان بیماری و نقص است و باید همان را درمان کرد ولی تب بیماری نیست، حتی اگر لازم باشد که درجه آن را با دارو و پاشویه کم کرد، ولی فقط علامت بیماری است که باید مرکز تولید عفونت و ریشه تب را شناسایی و به درمان آن پرداخت و الا بیماری پیشرفت خواهد کرد.
با این مقدمه انتظار می‌رفت که حوادث دی ماه سال 1396، آغازی باشد برای شناخت مرکز تولید عفونت و درمان آن، ولی آن تب به علل گوناگونی خفیف تلقی شد و به سرعت اقدام به رفع آن کردند. در نتیجه گمان کردند که بیمار درمان شده است، در حالی که فقط علامتش کنترل شده بود. دو سال گذشت و این بار تب با شدت بیشتری خود را نشان داد. تقریبا و با اطمینان می‌توان گفت که در فاصله این دو سال، اقدام عملی و ریشه‌ای برای شناخت و درمان صورت نگرفت، هر چند مطالعات و گفت‌وگوهای غیرعلنی یا عمومی درباره آن انجام شد، بدون اینکه یک گزارش جامع و کامل از علل و چگونگی شکل‌گیری این رویدادها و نیز اقداماتی که برای حل ریشه‌ای آنها باید انجام داد، ارایه شود.

در غیاب این درس‌آموزی، زمان زیادی نگذشت که شاهد اعتراضات آبان‌ماه بودیم. شورشی که به ظاهر تحت عنوان اعتراض به افزایش قیمت بنزین رخ داد. اگر چه درباره نحوه عمل دولت در افزایش قیمت بنزین انتقادهای فراوانی وجود داشت و دارد از جمله بنده مثل بسیاری دیگر معتقد بودم که افزایش قیمت بنزین نه‌تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه به این نحو درست هم نیست. مشکل را حل نمی‌کند، به این دلیل ساده که اکنون و تا یکی، دو سال دیگر دوباره می‌رسیم به همان جای سال گذشته و شکاف قیمت بازار جهانی و داخلی زیاد و زیادتر خواهد شد. درست هم نیست، زیرا منافع آن به جیب مردم نمی‌رود و هدف تامین کسری بودجه دولت است. بنابراین از توزیع بنزین و سایر حامل‌های انرژی میان خانوارها دفاع می‌کردم که کلا مساله قیمت‌گذاری انرژی از اختیارات و وظایف دولت خارج شود، ولی نپذیرفتند و آنچه شاهد بودیم، انجام دادند.
با وجود این باید گفت که یک خطای دیگر دیده شد که ماجرا را بدتر می‌کند. اینکه گمان کنیم اعتراضات فقط ناشی از افزایش قیمت بنزین است. بله اگر آن تصمیم نبود آن اتفاقات در آبان سال 1398 رخ نمی‌داد. همان‌طور که اگر از انداختن یک کبریت روشن در انبار پنبه جلوگیری کنیم، آن انبار آتش نخواهد گرفت، ولی از آنجا که ظرفیت آتش‌سوزی همواره وجود دارد، مساله حل نشده است و دیر یا زود حادثه دیگری می‌تواند این انبار را شعله‌ور کند. بنابراین باید به فراتر از آن تصمیم رفت و از این اعتراضات درس گرفت. تقلیل این رویداد به افزایش قیمت بنزین خطرناک است و نشان می‌دهد که باید منتظر تکرار این حوادث باشیم، چون با این حد از رشد نقدینگی و کمبود تولید همچنان با افزایش قیمت‌ها مواجه خواهیم بود.

منبع: روزنامه اعتماد

افتتاح سرویس بهداشتی یک مدرسه توسط نماینده مجلس

!

5faed29d785bf_2020-11-13_22-08
در اقدامی عجیب توسط مسئولان شهرستانی سراب، سرویس بهداشتی هنرستان الغدیر ابرغان به صورت رسمی با حضور نماینده مردم سراب در مجلس و مسئولین شهرستان افتتاح شد.

این سرویس بهداشتی توسط یک خیر سرابی و با هزینه ۱۰ میلیون تومانی احداث شده بود که توسط مسئولان افتتاح شد!

رحیم‌پور ازغدی انتخابات آمریکا


5fa5ad1a3505a_2020-11-06_23-37
حسن رحیم پور ازغدی در یادداشتی به انتخابات آمریکا پرداخت. در زیر متن این گزارش به تحریر آمده است.

بسمه تعالی

چهارمین یادداشت حسن رحیم پور ازغدی ، ناظر است به انتخابات آمریکا و بت هایی که می شکند و یازده توهم صدساله که پیش چشم جهان دود میشود :

ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است. در سراسر قرن ، به‌ویژه پس از غرق شدن امپراتوری سوسیالیزم در فقر و سرکوب و خشونت ، بوق‌های سرمایه‌داری کوشیدند هژمونی آمریکا را به‌مثابه نماد دمکراسی و جامعۀ مدنی، پدر قانون‌اساسی‌نویسی، الگوی جمهوریت و حقوق شهروندی، مظهر مدیریت علمی، ارتش سوپرمن‌های شکست‌ناپذیر، تجسم مدرنیته و پایان تاریخ تا ابد تثبیت کنند. پس از کمونیست‌ها، نوبت لیبرالیست‌ها بود که از کلاهشان خرگوش درآورند! از رویاهای دیزنی در دوره کودکی تا متون علوم اجتماعی در دانشگاه، پروژۀ بت‌پرستی مدرن تعقیب شد. بت بزرگ، باید نشکن به نظر می‌آمد. هنوز عصر مقاومت و شرافت نرسیده بود. انتقاد از سرزمین مقدس ممنوع بود. در مدرسه باید زندگی‌نامه کندی و نیکسون را حفظ می‌کردیم. به نسل ما چون میت در قبر، تلقین می‌شد که ارباب خوبی دارید، تعظیم کنید، اربابی که:
۱. پلیسش قانونمند و مودب است. در فیلم‌ها از متهم می‌خواهد چیزی نگوید که علیه خودش استفاده شود.
۲. مدینۀ فاضله «برابری شهروندی» است و نمی‌دانند تبعیض چیست؛ به‌ویژه تبعیض نژادی!
۳. سیستم انتخابات لیبرال، حساب‌شده و پاسخگو است و دموکراسی‌اش، تقلب‌ناپذیر.
۴. مقر نهادهای بین‌الملل و سازمان‌های جهانی است و پای تعهدات بین‌المللی‌اش می‌ایستد.
۵. کشور رویاها و مهد رفاه عمومی است. شهروند فقیر و غنی ندارد.
۶. قانون اساسی‌اش، الگوی حقوق بشر و در منازعات سیاسی، دقیق، شفاف و حساب‌شده است.
۷. در نظام دموکراتیک لیبرال، خشونت‌ها و شکاف‌های اجتماعی مهار شده‌اند. جامعۀ مدنی و رفتار متمدنانه، نهادینه شده و در عقلانیت سرمایه‌داری، معضلات به بحران تبدیل نمی‌شود.
۸. رسانه‌های آزاد و بی‌طرف، بدون سانسور و مستقل از مافیاهای سرمایه‌داری، هیچ نقطۀ کور سیاسی و اجتماعی باقی نمی‌گذارند.
۹. مدیریت علمی و دموکراتیک در یک نظام سکولار، مثل اسید، چالش‌ها و نابرابری‌ها را در خود حل می‌کند.
۱۰. چیز پنهان و ناگفته‌ای در امور پابلیک ندارند و همه چیز شفاف است.
۱۱. نظام پزشکی و بهداشت و سلامت بی نقص و پیشرفته که برای جان انسان، بی توجه به پول، ارزش قائل است.....
اما در این چهل سال و در این چهل روز، چه چیزها که ندیدیم! و در چلۀ دوم انقلاب خمینی، چه چیزها که نخواهیم دید. درگیری‌های خیابانی در اکثر ایالت‌ها، به جان هم افتادن مردم مسلح، دو مدعی همزمان ریاست جمهوری و هر دو مدعی تقلب و شهروندی که پرچم آمریکا را آتش می‌زد و می‌گفت: بدتراز آمریکا، آمریکاست!
به هر که می‌گوید خبری نیست، بگویید: آری، یک خبر نیست، خبرهاست.


https://twitter.com/rahimpourazqadi

منبع: کانال اطلاع رسانی حسن رحیم پور ازغدی

راه نجات کشورها از رکود اقتصادی و سیاسی

 محمود سریع القلم

پایان یک ایدئولوژی دیگر!

محمود سریع القلم

در پایانِ یک سمینارِ مجازی اخیرِ مجمع جهانی اقتصاد (داوس) پیرامونِ فن آوری­های جدید در اقتصاد بین ­الملل، به وضوح روشن بود که منطقِ یک ایدئولوژی دیگر منسوخ شده است.کدام ایدئولوژی؟ ایدئولوژی عدمِ یادگیری از/ عدمِ همکاری با منظومۀ جهانی.

این ایدئولوژی که با قرائت­های مختلف از مبارزه با امپریالیسم از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد هم اکنون فقط در سه کشور تبلور دارد (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی). چینی­ها در دهۀ 1960 متوجه شدند که سخنرانی­های آتشین در مجامعِ جهانِ سومی و غیرمتعهدها، سطح فقر و محرومیت مردم چین را نمی­کاهد بلکه باید از طریقِ کار و رقابت، با منظومۀ جهانی تعامل کنند تا "سهم اقتصادی و در نتیجه سیاسی" بدست آورند. چینی­ها با توانِ مالی و مازادی (Surplus) که جمع کردند، ثروتمند و مدرن شدند و در عین حال کنفوسیوسی ماندند تا آنجا که در سه دهه، 500 مرکز آموزشِ کنفوسیوس در جهان تأسیس کرده و تنها در آمریکا، ده هزار نفر استادِ چینی، زبان چینی تدریس می­کنند. این تحولاتِ امروزی از زمانِ خود مائو و با مدیریتِ تئوریک و سیاسی جُوئن لای Zhou Enlai)) طی سالهای 1968 تا 1976 آغاز شد. به عبارتی، برای مبارزه با فقر در داخل و کسب سهم قدرت سیاسی در منظومۀ جهانی، خودِ رفیق مائو قبول کرد مائوزدایی شود ولی با پیچیدگی­های روانی و فرهنگی چینی­ها، خود را خیلی آلوده نکرد و مسئولیت تغییر را به نفر دوم هرمِ قدرت یعنی جُوئن لای تفویض نمود. چین اززمان انقلاب (1949) تا 1970 که وارد نظام جهانی شد، 6 معاهده امضا کرده بود. اما از 1970 تا 2019 برای پیشرفت و توسعۀ خود، 268 معاهده امضا کرده و از طریقِ چند جانبه گرایی به قدرت و ثروت رسیده است.  

   30 درصد گازهای گلخانه ­ای در جهان ناشی از فعالیتِ صنایع سنگین است. دولتهای سوئد و هند با همکاری داوس گروهی را برای به صفر رساندن انتشار کَربُن تشکیل داده­اند که بعد از حدود یکسال، 23 دولت و شرکت در آن عضویت دارند و از دستاوردهای فن­آوری و مدیریتی یکدیگر می­ آموزند. ایرباس به عنوان یک تولیدکنندۀ اروپایی با حدود 12000 عرضه کنندۀ قطعات (Supply chains) همکاری می­کند. نکتۀ بسیار حائزِ اهمیت در این رابطه اینست که 40 درصد از این عرضه کنندگان غیرغربی هستند. قاعدتاً غرور غربی- اروپایی در صنعت و سیاست نباید اجازه می­داد که چنین تعاملی با عرضه­ کنندگان جهان سومی تحقق پیدا کند اما عرضه­ کنندگان قطعات ایرباس در اثر تعامل و یادگیری و بهبود کیفیت تا آنجا پیش رفته ­اند که از 35 کشور تأمین کننده قطعات، 24 کشور از آسیا و آمریکای لاتین هستند. در حدی فرصت همکاری و تعامل در جهان افزایش یافته که در مجموع، ایرباس 80 درصد از قطعاتِ مورد نیاز خود را از طریق برون سپاری (Outsourcing) تهیه می­کند. ویتنام کشوری است که بخوبی در دهۀ 1990 این واقعیت جهانی را تشخیص داد، غرور بی­جای خود را کنار گذاشت، وارد عرصۀ دادُ و ستدِ جهانی شد، رقابت کرد و هم اکنون شرکتهای بزرگی مانند سامسونگ، مایکروسافت، نوکیا، تویوتا و هوندا، این کشور را مهم­ترین پایگاه تولیدی خود قرار داده­اند. در فرایند تولید این شرکتها، بومی ها بسیار می آموزند. طی ده سال از 2007 تا 2017، ویتنام 300 میلیارد دلار سرمایه ­گذاری خارجی جذب کرد.

   آیا ویتنام برای تولید ثروت و بهره­ برداری از مازاد، انتخاب دیگری جز ورود در صحنۀ رقابت جهانی داشت؟ آیا ویتنامی­ها می­توانستند در سال 2020 با همان منطقِ سال 1200 زندگی کنند که هر خانواده­ ای از چند کیلومتری منزل خود خارج نمی­شد و صرفاً با قدری تولید کشاورزی بقا داشت؟ آیا ویتنام می توانست درگیری تاریخی خود را با چین، ژاپن، کره، آمریکا و فرانسه ادامه دهد؟ ویتنام سال 1996 تقاضای عضویت در سازمانِ تجارت جهانی (WTO) داد و سال 2007 پس از 11 سال عضو شد. شاید برای تبیین بحثِ منسوخ شدنِ اندیشۀ مبارزه با جهان، آنچه در آن 11 سال اتفاق افتاد بسیار حائز اهمیت باشد. مسئولین و دانشگاهیان ویتنام که این نویسنده فرصت گفت و گوی با آنها را داشته، مکرّر بیان می­داشتند که اقتصاد و نظامِ تصمیم سازی ویتنام چندین گرفتاری جدی داشت: فساد، خویشاوند سالاری، ناکارآمدی و هدر دادن منابع تولید. در طول 11 سال مذاکرۀ WTO با ویتنام، مقامات این کشور باید به 1500 سئوال حقوقی، نهادی، ساختاری، مالی و تصمیم­سازی در ویتنام پاسخ می­دادند. هر چند مشکلات اقتصادی فوق با درصدی در عموم نظام­های اقتصادی وجود دارد اما به اذعان مقامات و دانشگاهیان ویتنامی، ورود در اقتصاد جهانی و تعامل مستقیم با صدها شرکت و تولیدکنندۀ بزرگ، باعث دو تحولِ عمده در این کشور شد: شفافیت مالی و رقابت شدید تولید کنندۀ داخلی با خارجی. با بهبود وضع اقتصادی و علاقمندی شهروندان به کار و فعالیت و فرهنگ و کشورشان در اثر ثبات اقتصادی، جریانِ مبارزه با امپریالیسم در حاکمیتِ ویتنام به تدریج جان باخت و گروه تعامل با جهان در عمل اثبات کرد که تعامل به ثبات اقتصادی و حتی سیاسی می­ انجامد. طی ده سال، تولید ناخالص ویتنام از 115 میلیارد دلار به 261 میلیارد (2019) ارتقاء یافته است. کشوری که 97 میلیون نفر جمعیت و 311211 کیلومتر مربع مساحت دارد، تنها با آمریکا از اول 2020 تا اوت 2020، 56 میلیارد دلار تجارت داشته است (49 میلیارد صادرات به آمریکا و 7 میلیارد واردات از آمریکا).

   در سمینارِ مجازی داوس، رؤسای دولت از پنج قارۀ جهان یک دغدغۀ مشترک داشتند: در منظومۀ جهانی به شدت بهم تنیده، چگونه می­توان بیشتر آموخت، رقابت کرد و مازاد و ثروت برای مردم تولید کرد؟ در این راستا، چرا این سه کشور (کوبا، بلاروس، کرۀ شمالی) با بقیه متفاوت هستند؟ هر چند می­توان دلایل مختلفی را تبیین کرد ولی کانونِ اصلی را شاید در ساختاری باید جستجو کرد که اِلیت­های اجرایی و فکری در آن زیست می­کنند. حکمرانی در جهان امروز عمدتاً به موضوع "تصمیم ­سازی" برمی­گردد کما اینکه سنگاپور با مشورت و تعامل، اقتصادی پویا ایجاد کرده است. اینکه چگونه و با کدام اطلاعات و در چه فضاهایی، تصمیم گرفته می­شود کلیدی است و ماهیتِ حکومت، حداقل درآسیا جنبۀ ثانوی دارد. طبق بررسی Economist، در سال 2019 از میان 167 کشوری که مطالعه شده ­اند، تنها 22 کشور دموکراسی پیشرفته قلمداد شدند. در مطالعۀ اکونومیست، بسیاری از کشورهای غربی هنوز نتوانسته اند نمرۀ دموکراسی پیشرفته را اخذ کنند. اکثریت کشورهای جهان، اقتدارگرا محسوب می­شوند. اما آنچه که اقتدارگرایی بعضی کشورها را از دیگران متمایز می­کند، اقتدارگرایی فردی در مقامِ مقایسه با اقتدارگرایی سازمان یافتۀ حزبی و تشکیلاتی است. هنگامی که به کرۀ شمالی یا کوبا یا بلاروس توجه می­کنیم تنها به یک فرد فکر می­کنیم اما در اقتدارگرایی چینی، ویتنامی، سنگاپوری، اندونزیایی و دهها کشور جهان سومی، به تشکیلاتِ گسترده ای برمی­خوریم که در آن دیالوگ­های درون حاکمیتی وجود دارد، گردشِ اطلاعاتِ جدید جریان دارد و فراکسیون­های درون حاکمیتی نه تنها رسمیت دارند بلکه به درجه­ ای از مصالح ملی می­ اندیشند. حرکت از اقتدارگرایی فردی به اقتدارگرایی بوروکراتیک و تشکیلاتی، خود گامی درجهتِ بهبود حکمرانی و تصمیم ­سازی­های بالنسبه معقول­تراست. برزیل، آرژانتین و مکزیک چنین مسیری را طی کرده­ اند و وضع عمومی مدنی، اقتصادی و بین­ المللی آنها نسبت به دهۀ 1980 به مراتب بهتر است. اروپا نیز دو قرن اقتدارگرایی فردی (Absolutism) را تجربه کرد که با انقلاب فرانسه در سال 1789 به مرحلۀ دیگری از حکمرانی و طرح تدریجی رقابت و تفکیک قوا روی آورد.

دموکراسی راه و روشی سخت و طولانی است و درآن، رقابتِ علنی و آزادِ تشکل­ها اعم از سیاسی، اقتصادی و مدنی وجود دارد. نمی شود به بام دموکراسی یک باره پرید کما اینکه نمی شود اول طبقۀ پنجم یک ساختمان را ساخت. فونداسیون و دوام دموکراسی تابعِ ثباتِ اقتصادی و توزیع عادلانۀ منابع و فرصتها است. رُشد و ثبات اقتصادی هم بدون تعامل جهانی امکان پذیر نیست. یاد گیری و تمرین دمکراتیک از کار سازمان یافتۀ جهانی دراقتصاد آغاز می شود. فقر تئوریک در میانِ الیت های سه کشوراز شناخت منظومۀ جهانی، باعث شده تا در سعی و خطا و تکرار اشتباهها، هم چنان دور خود بچرخند. تجربۀ به خصوص کرۀ شمالی نشان می دهد که جهل، حد و مرزی ندارد و زندگی و فکرِ خارج از مدارهای بین المللی، ذهن را اُکسیده می کند. 

   چرا اقتدارگرایی فردی با منطقِ منظومۀ فعلی جهانی ما ناسازگار است؟ و چرا این سیستم نمی­تواند با جهان، تعامل و همکاری کند؟ چون مصالح، فرصتها، مناسبات و تهدیدات متوجه یک تشکیلات نیست بلکه متوجه یک گروهِ بسیار کوچک است (Oligarchy). در این نوع حکمرانی، هر موضوعی با نسبت به جمع الیگارکیک محاسبه می­شود. کلیت یک جامعه و کشور در بهترین تخمین­ها در مراتب بعدی قرار می­گیرد. تعامل با جهان امروز به یک سیستمِ پیشرفتۀ تصمیم ­سازی در تمام عرصه ­های بانکی، صنعتی، نرم­افزاری، آموزشی و بخش­های خدمات مانند حمل و نقل و سوخت نیازدارد. هم چنین، تعاملِ این شبکه به روش­ها و رویه­ های استاندارد و برنامه ­ریزی شده احتیاج دارد (Standard Operating Procedures) .

آقای رئول کاسترو و اطرافیان او در کوبا نمی­توانند به صورت بسته، این شبکه را کنترل کنند بلکه این شبکه در یک قالب کلان بین­ المللی باید عمل کند. آقای الکساندرلوکاشنکو رییس جمهور بلاروس که اخیراً برای بارِ ششم با  80.1%آرا انتخاب شد، پسر ده ساله ای دارد که با خود اسلحه حمل می کند. در سیستم مدیریتی او، اگر دانش آموزان زیاد پرسش داشته باشند گزارش می شوند. فضای پروپاگندا، ترس و کنترل حتی در نام غذا هم دیده میشود: .Tankoburger

شاید ریشۀ بحرانِ این سه کشور، در فقرِ اندیشه و تعریف یک سویه از زندگی است. تعامل با منظومۀ جهانی، اندیشه ها را صیقل می دهد و خودخواهی رنگ می بازد. کارِ با جهان مسئولیت هم به دنبال می آورد. تحققِ کارآمدی محلی نیست بلکه جهانی است. ابعادِ زندگی و مدیریت امروز بسیار گسترده تراز سال 1200 یا 1300 میلادی است و چالش­هایی که انسان و جامعۀ امروزی با آن روبروست شاید درهیچ بعدی قابل مقایسه با آن دوران نباشد. از منظر اندیشه­ ای، احتمالاً بتوان مطرح کرد که این بحث به ماهیت یک نظام سیاسی کمتر مربوط می­شود بلکه اصل موضوع، "روش حکمرانی و نظام تصمیم ­سازی" در یک کشور است. ویتنام دموکراسی را نپذیرفته است ولی اطلاعات دقیق، گردش اطلاعات، انتخابهای متعدد در تصمیم ­سازی، بحث و جدل پیرامون انتخابهای گوناگون و یادگیری از محیط بین­ المللی را حداقل در مسایل اقتصادی پذیرفته است. رهبران نهضت­های آزادی بخش آفریقا که به تدریج طی دهۀ 1950 به قدرت رسیدند و استقلال سیاسی خود را از استعمارگران گرفتند در عرض 15-10 سال متوجه شدند که اقتصاد خود را نمی­توانند به صورت محلی و دور از مدارهای بین­ المللی مدیریت کنند. اصالتاً و تحقیقاً، کارآمدی اقتصادی در سایۀ تعاملات بین­ المللی قابلیت تحقق دارد. همانطوری که یکی از رؤسای دولت آفریقایی در سمینار مجازی داوس مطرح کرد، کشورهای آفریقایی طی نیم قرن اخیر، طبقه ­ای از مدیران آگاه، تحصیل کرده، آشنا با چندین زبان، دنیادیده، از طبقه متوسط شهری، مسلط به اقتصاد و سیاست بین ­المللی تربیت کرده ­اند. وضع عمومی آفریقای امروز قابل مقایسه با دهه ­های 1960 و 1970 نیست.

   در عین حال، به موازاتِ ظهورِ تدریجی سیستم­های اقتدارگرایی بوروکراتیک در جهان سوم و بعضاً مهیا شدنِ آرامِ تحولاتِ مدنی، وقایع مثبت دیگری هم به وقوع می­پیوندند. چون ایدئولوژیِ عدمِ یادگیری و همکاری با منظومۀ جهانی فرصتِ مقایسه کردن ندارد و به عنوان مثال چگونه کارخانۀ زیمنس یا پاناسونیک با سیستم و الگوریتم مدیریت می شوند، تصمیم ­سازی را نه با ارقام بلکهِ با تخیلات انجام می­دهد. این بحث را می­توان به وضوح در تفاوت میان دیپلمات­های کرۀ جنوبی و کرۀ شمالی دید. دیپلماتهای کرۀ جنوبی مسلط به عمومِ مهارت­های بین المللی و با اعتماد به نفس در جهان ظاهر می­شوند ولی دیپلمات­های کرۀ شمالی در میان خود معاشرت می­کنند و نگرانِ تماس و معاشرت و تبادل و یادگیری از دیگران هستند. حتی لباس پوشیدن این دو گروه دیپلمات هم با هم متفاوت است. چون در کرۀ شمالی، اندیشه و زندگی حالت دستوری دارد، لباس دیپلمات نیز اختیاری نیست و معمولاً یک سایز بزرگتر است.

   تکامل اقتدارگرایی به تکامل جامعه و شهروندان نیز می­ انجامد. در اقتدارگرایی بوروکراتیک، کشور، مصالحِ کشور و آیندۀ کشور به تدریج اهمیت پیدا می­کند و شهروند این تغییر را در سیاستها و برنامه ­ریز­ها و اقدامات حاکمیت مشاهده می­کند. از این زاویه است که ناسیونالیسم احساسی (محل تولد، غذا و محل تفریح) به ناسیونالیسم عقلی (مسئولیت، تلاش و آیندۀ سرزمین) سوق پیدا می­کند. ناسیونالیسم عقلی با سخنرانی و میزگرد تحقق پیدا نمی­کند کما اینکه مردمِ جوامع بسته با نوعی انفعال و بی ­حسی روبرو می­شوند. زنده بودن و نوآور بودن مردم کرۀ جنوبی از این حیث با چند شخصیتی بودن و فیلم بازی کردن جامعۀ کرۀ شمالی قابل مقایسه است.

   تنها راهِ اثبات شدۀ تولیدِ ثروت به معنای توانایی و مازاد (Surplus)، ارتباط و یادگیری جهانی است. در این رابطه، متونِ بسیار غنی مربوط به مبادله (Trade)، ادلۀ فراوان تاریخی عرضه می­کند. منابعِ قدرت و ثروت در جهانِ امروز بسیار متکثر شده ­اند و کشورهای کوچک و بزرگ فرصت دارند تا در این بازار متنوع و بزرگ، توانایی ­های خود را به نمایش بگذارند. بدون ثروت و مازاد نه فرهنگِ بومی حفظ می­شود و نه امنیت ملی تأمین می­گردد. ایدئولوژی عدمِ تعامل مجبور می­شود امنیت الیگارشی را بر تولید ثروت اولویت دهد. ثروت و مازاد، ثبات سیاسی نیز به همراه می­ آورد. در مقابل، ایدئولوژی عدمِ تعامل، سیاست و زندگی را سینوسی و بی‌ثبات می‌کند.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

شاهنامه آخر زمان


شاهنامه آخر زمان 


 

عنوان دفتری از اشعار است به سبک حماسی و بر وزن شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی که، با توصیف اوضاع روزگار ما و با مرور روایات رسیده از ادیان مختلف جهان در مورد ظهور منجی موعود، به پیشواز آن رفته است. بدین ترتیب، به عنوان یک اثر هنری کوچک میان  حال و آینده مردم ارتباط برقرار می کند.

 

لینک دانلود و دریافت کتاب