سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

سیاست ایران و آمریکا- میانرشته ای متین

روابط بین الملل، دیپلماسی، امور خارجه، جنگ، صلح، مذاکره

امکان ایستادگی در فضای چندجانبه گرایی و نظام چندقطبی





از آشفتگی به نظم در سیاست

 

- تعریف نظم (چینش یا ترتیبات) چیست؟
- یک نظم چگونه به وجود می آید و قوانین آن در اجتماع جهانی مستقر می شود؟

- در شکل گیری و استقرار نظم سیاسی، چه متغیرهایی دخیل اند؟

- رفتار بازیگران در چارچوب نظم جدید چگونه است؟

- ساختارنظم خاص چگونه باید باشد تا از کارکردهای آن خروجی  مورد نظر  تولید کند؟

نظم سیاسی اجتماعات جهانی عبارت است از نحوه توزیع قدرت در نظام بین الملل.  

با چنین تعریف کلی انواعی از طرز استقرار و همزیستی موجودیتهای اجتماع جهانی قابل تصور است:

- بصورت متمرکز ( نظم سلسله مراتبی) مانند آنچه در کشور داری و مدیریت سیاسی داخلی واحدهای ملی مشاهده می شود. در چنین مواردی یک قدرت بزرگ و تصمیم گیرنده نهایی فصل الخطاب است.

- بصورت غیر متمرکز که بر آیند حضور و وجود چند عنصر یا کانون  تأثیر گذار پراکنده است(نظم چندقطبی). این تکثر اشکال متفاوتی می تواند داشته باشد:

الف) دو تمرکز قدرت در دست دو عنصر( نظم دوقطبی)

ب) تمرکز در دست یک قدرت برتر و چند قدرت بزرگ و تأثیر گذار دیگر ( چندقطبی)

ج) انواع دیگری از نظام چند قطبی؛ زیرا بسته به اینکه قدرت بر تر مجمو عه چند قطبی یک یا دو  یا بیشتر باشد.می توان شکل های گوناگونی از نظم را برای آن ترسیم کرد.

 

2- نظم بعنوان مفهومی میان رشته ای

 

  بگذارید برای حفظ رویکرد کل گرایانه خود جوانبی چند از نظم اجتماعی بشر را از منظری میان رشته ای بشناسیم.

نظم و نسق دنیایی که در آن می زییم،  دو شکل کلی دارد. شکل طبیعی آن عبارتست از کره ای چند میلیارد ساله با گونه ای موچود زنده تکامل یافته بنام انسان که در دل کهکشانی در کیهان بی انتها شناور است.  شکل بشر ساز یا تمدنی آن  همان اجتماعات سازمان یافته کنونی است که در دوران ما شکل پیچیده و پر زرق و برقی نیز به خود دیده است.

 کسی تاریخ طبیعی کره خود را با یقین کامل نمی شناسد. اما بر اساس فرضیات علم تجربی و شواهدی چند می توان چارچوب هستی شناختی، معرفت شناختی ، و به تبع آن روش شناختی برای درک مختصات وضعیت کنونی اجتماعات  بشری تعریف کرد. برای شناخت نظم طبیعی که در طرز استقرار اجتماعات کنونی بشری وجود دارد، می توان  در نگاه اول فقط به عوامل ذاتی و زیستی – تکاملی نژادهای زرد و سرخ و سیاه و سفید بسنده نمود.. همه آدمیان از تبار حیوان خاکی هوشمند (homo sapiens) تلقی می شوند،و زیست شناسان وضعیت جسمی و روحی افراد متعلق به هر نژاد را  تابعی نخواسته از زیستگاه طبیعی او می دانند. آفریقایی از شدت آفتاب چنان سیاه است، و و مردمان اروپای شرقی به دلیل  آب و هوای سرد و کوهستانی چنان چاق و تنومند اند. روحیات نیز تابعی از ضرویات آن مناطق است. طبق گفته ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن، مردمان مناطق گرم زود تر به بلوغ جنسی می رسند، هنر دوست، هنر مند و عاشق ترند. در عوض مردمان کوهستانها  - شاید  بدلیل احساس احاطه شدن  در حصار قلل سر بفلک کشیده - همیشه مشغول فلسفه بافی برای صعود به بالی جهان و یا لشکر کشی برای  اشراف بر کل محیط زندگی ( کره زمین) بوده اند.

با این وصف،  از دید گاه زیستی شناختی وضع طبیعی بشر (state of nature) یعنی آنچه که ژان ژاک روسو فیلسوف  سیاسی فرانسوی برای آن حسرت می خورد در نتیجه یک رویش طبیعی و فرایند تکاملی حاصل می شود.  اما چیزی در ژرفای طبیعت اوست و برای خود او ناشناخته مانده است. گاهی در شکل جمعی نسبت به باغبانی خود سرانه و آرایش دنیا به نحو  مطلوب خود اقدام می کند. گاهی به شکل فردی این طلب و آرمانها را در قالب ادبیات و هنر به نمایش می گذارد.

 

از نگاه زیست شناسان تکاملی، نطفه وضع احتماعی  بشر  با آغاز همین زبان، تصاویر غار، ادبیات، هنر،  و با بیان آمال و آرزوها بسته می شود.

انسان خلاق (homo faber) با تجسم و تفکر جهانهای دیگری برای خود می آفریند؛ جهانهایی با علائم و نشانه های خود ساخته و تصنعی که بعد از هزاران سال در شکل مفصل خود  بصورت زرق و برق کنونی و حتی صورت مجازی ( اینتر نتی آن ) در آمده است.   پیدایش گروهها، و خلق و ترسیم جهانهای گروهی  آغاز مکافات های بشری است، همچنانکه سعادت انسان نیز در گرو زندگی گروهی است. آثار بر جای مانده از گونه های مختلف تکاملی از قبیل انسان نئاندرتال ، سینا تروپ، و ...به درک ظرفیت فکری آنها کمک می کند، پدیده ها، رفتار ها و وقایع بین المللی امروز نیز آثار بشری   منوط به درک مبانی و منشاء مجادلات تئوریک   است.

بررسی واقعیات، تجزیه پیچیدگی ها،   و تحلیل تغییرات  رفتاری در روابط بین کنشگران سیاسی  مستلزم شناخت ایده ها و نگرشهاست.  واقعیاتی از قبیل جنگ و صلح، استبداد و آزادی،  استعمار و استقلال، گسترش روابط یا رقابت نظامی، تهدید، و غیره  همگی نتیجه انتخاب هایی است که  ابتدا به شکل ایده ها در ذهن افراد و شعور جمعی گروهها مطرح می شود. سپس این ایده ها یا توسط سیاستمداران و در چارچوب تلاشهای دیپلماتیک به نتیجه می رسد، یا با خروش ملتها و دولتها به شکل قهرآمیز عملی می گردد.

اما نوع نگاه تحلیل گران روابط بین الملل به نظر گاه (point of view) و محل  توجه (focus) آنان بستگی دارد.


کتاب حاضر از منظر میان رشته ای به رابطۀ  چالش برانگیز ایران و ایالات متحده آمریکا پرداخته است 





برای دانلود کتاب ، روی عبارت زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـچین    ........



خاورمیانه در آتش منازعات


خاورمیانه و خلیج فارس آبشخوری از حضور فرهنگ و ملل متنوع است که قوم فارس نیز از کهن ترین آنهاست. ملت ایران چه بخواهد و چه نخواهد، سرنوشت او در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زیست محیطی، و... به سرنوشت این منطقه پیوند خورده است. بخصوص، در4  دهه اخیر که با ظهور حکومت جمهوری اسلامی در ایران، چالشی بزرگ در روابط ایران و غرب به رهبری امریکا پیدا شده است که ابعاد ایدئولوژیک، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی،بین المللی و حتی روانی به خود گرفته است. بنابراین، با معضلی بزرگ و میان رشته ای مواجه ایم که درک «کلیت» آن مستلزم  اندیشیدن در قالب از مفاهیم عام میان رشته ای است :

پیچیدگی، نظم و چینش امور، مناسبات سیستمی،   بازی در صحنه بین اللملی، فرایندهای کنترل،  روند تغییرات سیاست از نظم به آشفتگی، از جمله  مفاهیم و اصطلاحاتی اند  که کتاب «نامعادلۀ بی مجهول» به عنوان ظرف تحلیل سیاسی برگزیده است.


 




برای دانلود کتاب ، روی عبارت زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـچین    ........


تحلیل رابطۀ ایران و آمریکا به قلم منصور متین



چندین دهه است که ما ایرانیان، از بی‌دین و دیندار، از سکولار و غیرسکولار، از مخالف و موافق تا به اصطلاح منافق، همگی با هم در دایرۀ یک سرنوشت، در خطوط پرگار قدرت‌های جهانی محاصره و در متن همان تقابل عینی زمین‌گیر شده‌ایم که زندگی همۀ اهالی خاورمیانه را ناآرام و پراضطراب کرده است.  دوران اضطراب سیاسی  که نسل ما تجربه کرده است از انقلاب آغاز و با جنگ در کردستان و خوزستان به خلیج فارس تا شکار نفتکش‌ها در تنگه هرمز کشیده شد. سپس، دامنه آن از خیابان‌های تهران به بیروت، جنوب لبنان  و سواحل مدیترانه رسید. در مقطعی توجهات به چچن و بوسنی رفت، و روزگاری دیگر سر از افغانستان درآورد؛ تا اینکه دوباره اخبار زنده انفجار و کشتارهای آنلاین شام و عراق و یمن و باب‌المندب حادثه‌ساز گردید. گاهی حتی از دور مراقب و نگران رویدادهای مصر، لیبی، تونس و  شاخ آفریقا یا حتی کرۀ شمالی و ونزوئلا هم شده‌ایم. همه اینها با یک عبارت جهانی شناخته میشود: چالش ایران و غرب یا ایران و آمریکا.......

 کتاب نامعادلۀ بی مجهول روایتی از این درگیری و مبارزۀ چهل ساله به زبان علمی اما همگان فهم است. 






برای دانلود کتاب ، روی عبارت زیر کلیک کنید:



...........      سایت کتابـچین    ........


 

محتوای چالش ایران و آمریکا


چنانکه همه می‌دانند، بینش سیاستمداران متفاوت با بینش خردمندان و خیرخواهان است. رفتارها و حرکات آنها ریشۀ حسابگرانه و نفع‌گرایانه دارد. از منظر ایشان، حیات بشری چیزی جز «بازی» و «منفعت‌جویی» نیست. از این لحاظ ترتیب، دنیای امروزی سیاست هم دیگر افلاطونی و ارسطویی نیست، بلکه ماکیاولیستی و هابزی شده است. عقل سیاستمداران در تشخیص خیر و مصلحت تا حدّ جلب رضایت و حمایت رأی‌دهندگان تنزل پیدا می‌کند؛ به طوری که در این راه بعید نیست به کشتار هم روی آورند.............

   

 



یک روی سیاست‌ورزی در عرصۀ بین‌الملل همین بی‌قانونی جنگل‌وار است؛ یعنی تفرقه‌افکنی، اعزام تروریست، تخریب و غارت، نسل‌کشی و اجبار به مهاجرت، ملت‌سازی جعلی، براندازی حکومت‌ها، تأسیس کشورهای جدید و کلاً آنچه که ایجاد تغییرات ژئوپولیتیک می‌گویند. روی دیگر سیاست‌ورزی در عرصۀ بین‌الملل با لبخندهای دیپلماتیک، نشست در هتل‌ها و سالن‌های مجلل کنفرانس، امضای توافقات صلح، دست دادن‌های با شکوه، و فریب افکار عمومی جهان با کلمات زیبا و  وعده‌های دروغین به نمایش درمی‌آید. این دوگانۀ خشونت و مهربانی، هر دو جلوه‌هایی از یک مرام و مسلک ثابت در «سپهر سیاسی» است: بازی و ترفند برای نفع‌جویی و پُرکردن چشم طمع.

به ادبیات ایرانی ما، محیط سیاسی دنیا پر از «عمروعاص» و «معاویه» شده و شریعۀ آب در اکثر نقاط دنیا دست «یزید» افتاده است - بخوانید مثلاً جریان مبادلات بانکی با دلار! ... درهای سیاست دنیا تا اطلاع ثانوی بر همین پاشنه می‌گردد.